آری این همان فاطمه است...
این همان فاطمه ای است که حاضر نمی شد حتی شخصی نابینا، حضور بدون حجابش را احساس کند.
این همان فاطمه ای است که هنگامی که از خانه قدم بیرون می نهاد. آهسته گام بر می داشت و صدایش را کسی نمی شنید.
این همان فاطمه ای است که بهترین ویژگی اش از دیدگاه همسرش « بهترین همراه در راه اطاعت از خداوند » بیان می شود.
این همان فاطمه ای است که بسیار اندوهگین بود از اینکه مبادا بدن مطهرش را بر تابوت بدون حصار قرار دهند.
آری این همان فاطمه است...
پس چه شده که اکنون یکه و تنها تمام قامت ایستاده است رو بروی عده ای کفتار صفت – نه اینکه از همسرش – بلکه از امام و مقتدا و ولی اش دفاع می کند.؟!
آری این فاطمه اگر واجب بداند، هرشب، سوار بر مرکب، بر درب خانه ی مهاجرین و انصار می رود و حجت را بر آنها تمام می کند.
این فاطمه اگر واجب بداند، در مقابل غصب حقش رو در روی عده ای نامرد مردمان می ایستد و حقش را فریاد می زند تا حقانیت مولایش را به اثبات برساند.
این فاطمه اگر واجب بداند، به مسجد می رود و خطبه ای بلیغ در غصب کردن تمامی حقوقش و دفاع از امام زمانش ایراد می کند.
این فاطمه اگر واجب بداند، حتی برای دفاع از ولی امرش به پشت درب خانه هم...
آری این همان فاطمه است.
این همان فاطمه است که الگوی چند بعدی یک زن مسلمان است. از بعد عبادت و معنویت، از بعد خانواده و همسرداری و فرزند داری و از بعد سیاست و ولایت پذیری و . . .
پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت
چرا که روی زمین واژه ی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست
پ.ن1: ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم...
پ.ن2: شکوه وصف تو را این قلم چه می فهمد؟/ وجود داشتنت را عدم چه می فهمد؟
پ.ن3: به این امید که، ایام فاطمیه را هم عاشورایی برگزار کنیم.
ته نوشت: التماس دعا...
.
بی ربط نوشت: کاری کنید که بماند... نه کاری کنید که بمانید!