تسلسل عشاق
دستگاه بی هیچ عیب و نقصی دارد کار خودش را می کند. خیلی دقیق و منظم و با آبرو! کدام مقر فرماندهی این خیل جمعیت را اینگونه راهنمایی می کند؟ کدام دستگاه نظام مند حکومتی این همه زن و مرد و پیر و جوان و نوجوان و کودک و... را در این مسیر ساماندهی می کند؟ چرا هیچ کدامشان ناراضی نیستند؟ چرا هیچ کدامشان کمبودی ندارند؟
جواب همه ی این سوالات یک کلمه است: عـــــشــــق
این جز از ره عشق بر نخواهد آمد و جز عاشق نمی تواند این بار را به دوش بکشد.
برشی از یک یادداشت تصویری زائر امام حسین(علیه السلام) در مسیر حرم- اربعین:
- میدونی اگه بخوای خوشحالشون کنی باید چیکار کنی؟
- یک خواسته ای، درخواستی، دستوری، چیزی ازشون بخواه.
- مثلا بگو بیا لباسهای من رو بگیر بشور. بگو میخوام حمام کنم.
- اگه یه درخواستی ازشون داشته باشی خیلی خوشحال میشن.
- وقتی جوراب های تو رو میگیره میبره میشوره، حتما خیلی خوشحاله دیگه.
- الان همه ی اهل خانواده شون خوشحالن که یک زائر ایرانی امام حسین(علیه السلام) امشب رو خونشون میهمانه. انگار امشب عیده براشون!
حسین است دیگر. میهمانش را تنها نخواهد گذاشت. اینقدر میهمانسرا در دل بیابان هم که شده درست می کند که زائرش خسته نشود. اینقدر هوای نوکرانش را دارد که نوکرانش حاضرند جانشان را هم فدایی جریانش کنند. حسین است دیگر...
فقط باید لمسش کنی، یک بار هم که شده باید حسش کنی. اصلا حسین حس کردنی است. اینقدر این احساس لذت دارد که نگو و نپرس. گاهی باخودم می گویم: اتفاقا در جریان حسین باید کاملا ماتریالیست بود، حسین را باید حس کرد تا طعم غمش را شناخت.
.
پی نوشت: السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان (عجل الله فرجه)!!!
بی ربط نوشت: ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند / دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم
عزاداریت قبول.